حقوق خصوصی
محمد حسین شهبازی؛ میثم اکبری دهنو؛ هانی حاجیان
چکیده
عدمالنفع از مسائل پیچیده و اختلافی در نظام حقوقی ایران بوده که آغاز اختلافات از تبصرۀ 2 مادۀ 515 قانون آیین دادرسی مدنی نشئت میگیرد. تصویب قانون آیین دادرسیکیفری 1392 نیز که در مادۀ 14 و تبصرۀ 2 آن تغییراتی نسبت به قانون قبل داشته نهتنها ابهامی را مبنی بر قابلمطالبه بودن و یا عدم آن را رفع نکرده بلکه بر ابهامات افزوده است. جهت رفع ...
بیشتر
عدمالنفع از مسائل پیچیده و اختلافی در نظام حقوقی ایران بوده که آغاز اختلافات از تبصرۀ 2 مادۀ 515 قانون آیین دادرسی مدنی نشئت میگیرد. تصویب قانون آیین دادرسیکیفری 1392 نیز که در مادۀ 14 و تبصرۀ 2 آن تغییراتی نسبت به قانون قبل داشته نهتنها ابهامی را مبنی بر قابلمطالبه بودن و یا عدم آن را رفع نکرده بلکه بر ابهامات افزوده است. جهت رفع ابهامهای موجود بدواً باید عدمالنفع را در فقه بازخوانی کرد و با نگرشی نو به مفهوم مال، نفع و سود، این مسئله را بررسی نمود که خسارت وارده بر عدمالنفع (سود) مضمونه میباشد؟ عدمالنفع مال میباشد که مورد اتلاف قرار گیرد؟ چرا در تبصرۀ 2 مادۀ 14 قانون مذکور تنها اتلاف منافع ممکنالحصول مضمونه اعلام شده؟ این تحقیق با ابزاری کتابخانهای و با شیوهای توصیفی ـ تحلیلی این مسائل را بررسی مینماید. با استفاده از دادههای موجود میتوان مال را به عین، منفعت، نفع بالقوه و نفع موهوم، تقسیم نمود و اموالی که در ملکیت افراد قرار دارند را در چهار صورت: موجود، بالقوه موجود و در دید عرف بالفعل، بالقوه موجود و در دید عرف معدوم و معدوم، طبقهبندی نمود. عدمالنفع یا همان سود در معنای نفع موهوم مال فرض نگردیده و قابلمطالبه نمیباشد. از طرفی اتلاف منفعت و نفع بالقوه در حالت، نفع بالقوه موجود در دید عرف معدوم بهلحاظ عدم صدق مال ایجاد ضمان نمینماید، و در حالت نفع بالقوه موجود در دید عرف بالفعل بهلحاظ اینکه عرفاً بر آن مال صدق میشود ایجاد ضمان مینماید. تبصرۀ 2 مادۀ 14 قانون مذکور درصدد بیان امکان اتلاف نفع بالقوۀ موجود و در دید عرف بالفعل میباشد و ذکر اتلاف بهعنوان اسباب ضمان از باب قید مورد غالب وارد میباشد.