حقوق خصوصی
احسان بهرامی؛ سید امین پیشنماز؛ امیر زارع
چکیده
دعوا زمانی متوجه خوانده است که دادگاه بتواند با فرض صحیح بودن ادعای خواهان، حکم دعوا را علیه خوانده قلمداد کند. در این معنا، هر گاه ادعای خواهان در ماهیت دعوا، علیه خوانده باشد، دعوا نیز متوجه او خواهد بود. این گزاره در دعوایی که مدعیعلیه و خواندۀ واحدی دارد، کارآمد است. با این حال، کارآمدی آن در دعوا بر متوفی، محل تردید است؛ چراکه ...
بیشتر
دعوا زمانی متوجه خوانده است که دادگاه بتواند با فرض صحیح بودن ادعای خواهان، حکم دعوا را علیه خوانده قلمداد کند. در این معنا، هر گاه ادعای خواهان در ماهیت دعوا، علیه خوانده باشد، دعوا نیز متوجه او خواهد بود. این گزاره در دعوایی که مدعیعلیه و خواندۀ واحدی دارد، کارآمد است. با این حال، کارآمدی آن در دعوا بر متوفی، محل تردید است؛ چراکه در این دعوا، ادعای خواهان در ماهیت، علیه متوفی میباشد و خوانده، شخصی غیر از متوفی یعنی وارث او است. ازاینرو، پرسش این است که چگونه میتوان در دعوا بر متوفی، توجه دعوا به وارث را احراز کرد؟ در این مقاله، تلاش میگردد با روش کتابخانهای و میدانی، پاسخ به این پرسش، ارائه شود. در این راستا، با جستوجو در آرای فقهای امامیه، مشخص میگردد که ایشان، شرایطی را جهت توجه دعوا به وارث، لازم دانستهاند. برخی از فقها، شرایط توجه دعوا به وارث را همان شرایط توجه سوگند به او دانستهاند و برخی، رابطۀ این دو را عموم و خصوص مطلق قلمداد کردهاند و عدهای نیز، رابطۀ عموم و خصوص من وجه را برگزیدهاند. در این مقاله، ضمن مرور این دیدگاهها که ذیل بحث راجع به شرایط توجه سوگند به وارث مطرح شدهاست، این فرضیه تقویت و اثبات میگردد که رابطۀ میان شرایط توجه دعوا به وارث و شرایط توجه سوگند به او، عموم و خصوص من وجه است بدین نحو که با اثبات سه شرط فوت، بقای ترکه و رابطۀ وراثت میان متوفی و خواندۀ دعوا، دعوا متوجه وارث میگردد. در حقوق ایران نیز علاوه بر پذیرش لزوم اثبات این سه شرط جهت توجه دعوا به وارث، گواهی انحصار وراثت بهعنوان راهکار احراز فوت و رابطۀ وراثت میان متوفی و خوانده و مقررات راجع به قبول و عدم رد ترکه بهعنوان راهکار احراز بقای ترکه، قابلشناسایی است.