مدیریت قضایی
زهرا ساکیانی؛ سیدعباس واعظی
چکیده
مشخص است که بخش عمدهای از کیفیت یک نظام قضایی، وابسته به کیفیت تصمیمهایی است که قضات آن اتخاذ میکنند. حتی قضاتی با تجربه و دانش بالا نیز ممکن است مرتکب اشتباهاتی بشوند لیکن حداقل انتظار این است که قضات مرتکب خطاهای نظاممند نشوند. این در حالی است که بر اساس نتایج برخی مطالعات در حوزۀ اقتصاد رفتاری میتوان گفت در قسمتهای مختلف ...
بیشتر
مشخص است که بخش عمدهای از کیفیت یک نظام قضایی، وابسته به کیفیت تصمیمهایی است که قضات آن اتخاذ میکنند. حتی قضاتی با تجربه و دانش بالا نیز ممکن است مرتکب اشتباهاتی بشوند لیکن حداقل انتظار این است که قضات مرتکب خطاهای نظاممند نشوند. این در حالی است که بر اساس نتایج برخی مطالعات در حوزۀ اقتصاد رفتاری میتوان گفت در قسمتهای مختلف تصمیمگیری قضایی اعم از کشف وقایع پرونده، انتساب مسئولیت کیفری و بهویژه تعیین مجازات برای مجرمان ممکن است عواملی بر تصمیمگیری قضات مؤثر باشند که بهلحاظ هنجاری و منطقی نباید اثرگذار باشند. اقتصاد رفتاری شاخهای از اقتصاد است که با استفاده از علومی نظیر روانشناسی و جامعهشناسی، سعی در واقعبینانهتر کردن فرضهای اقتصادی دارد. لذا توصیف تصمیمهای قضایی با استفاده از سوگیریهای شناختی، آن را به حوزۀ جامعهشناسی کیفری و روانشناسی قضایی نزدیک میسازد. با پذیرش این مسئله که عواملی فراتر از مسائل قانونی میتوانند بر تصمیمهای قضایی و نیز رفتار قضات تأثیرگذار باشند، زمینه برای ورود رویکردهای میانرشتهای برای توضیح تصمیمهای قضایی و رفتارهای قضات فراهم میشود. این مقاله که با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده، به دنبال آن است که عوامل فوقالذکر را تبیین و راهکارهای احتمالی برای مواجهه با آنها را شناسایی نماید تا از این طریق بتوان در جهت بهبود تصمیمگیریها و افزایش عدالت قضایی گام برداشت. راهکارهای پیشنهادی را میتوان در دو قالب آموزشهای ضمن خدمت قضات و معماری مناسبتر ساختارهای تصمیمگیری خلاصه نمود.
حقوق جزا و جرم شناسی
حمید بهرهمند؛ زهرا ساکیانی
چکیده
اقتصاد رفتاری، شاخهای در علم اقتصاد است که به دنبال تعدیل فرضیات اقتصاد نئوکلاسیک با استفاده از یافتههای سایر علوم و بهویژه روانشناسی است. اقتصاد رفتاری تأکید میکند که انسانها برای پردازش اطلاعات از فرایندهایی استفاده میکنند که سبب میشود تصمیمهای اتخاذی آنها چنانکه در اقتصاد متعارف فرض میشود همواره در راستای ...
بیشتر
اقتصاد رفتاری، شاخهای در علم اقتصاد است که به دنبال تعدیل فرضیات اقتصاد نئوکلاسیک با استفاده از یافتههای سایر علوم و بهویژه روانشناسی است. اقتصاد رفتاری تأکید میکند که انسانها برای پردازش اطلاعات از فرایندهایی استفاده میکنند که سبب میشود تصمیمهای اتخاذی آنها چنانکه در اقتصاد متعارف فرض میشود همواره در راستای حداکثرسازی منافع مورد انتظار و حداقلسازی هزینههای مورد انتظار نباشند. نتایج این مقاله که به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است نشان میدهند که از منظر اقتصاد رفتاری، عواملی بر تصمیمگیری مجرمان برای ارتکاب جرم مؤثر هستند که هر یک بهنحوی با جمعآوری اطلاعات برای ارتکاب جرم و ارزیابی مجرمان از قطعیت و شدت مجازاتها مرتبط هستند. به علت وجود همین عوامل است که نمیتوان همواره قائل به صحت این فرض بود که افزایش شدت و قطعیت مجازاتها سبب کاهش میزان جرایم میشود. فرایند تصمیمگیری و انتخاب مجرمان و ادراک آنها از شدت و قطعیت مجازات از منظر اقتصاد رفتاری، نیازمند توجه به جزئیاتی است که عموماً مورد توجه سیاستگذاران کیفری قرار نمیگیرند. به نظر میرسد مدنظر قرار دادن این موارد میتواند به افزایش کارآیی سیاستهای اتخاذی برای مقابله با جرم کمک کند و در توضیح مواردی که سیاستهای اتخاذی در مقابله با جرایم مؤثر نبوده یا تأثیرگذاری کمتری داشتهاند، مفید باشد.